محل تبلیغات شما
از پست قبلی من برداشت کردین که فقط با خدا حرف میزنم واز بقیه کناره گیری کرده ام یه جورایی اره.من خیلی آسیب روحی خورده ام از اسفند ماه تا کنون یک لحظه تفریح خوب نداشته ام نمیدانم از وقتی خودمو برادرام و هم سن و سالان مقایسه کردم این گونه شده ام ولی خوب دیگر مقایسه نمی کنم ولی یک اشکالی در زندگی من هست با تمام وجود و قوا حس میکنم خیلی وقتا نمیدانم کجای خانه بمانم و با کی حرف بزنم و چرا این همه احساس دارم و هدر میرود نه میتوانم بخندم و شب ها تا خود

پ ا ی ی ز .م ه ر تمام می شود.

صد ها سوال دیگر در ذهن دارم؟؟؟

از صفر تا ۱۰۰ خودم

ام ,حرف ,نمیدانم ,یک ,مقایسه ,خیلی ,و قوا ,قوا حس ,وجود و ,تمام وجود ,با تمام

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گزارش عملکرد امام جمعه